چیکار کنمممم

ساخت وبلاگ

خسته است. نه خواب کافی نه تفریح نه حتی غدای درست حسابی. پس طبیعیه خلقش پایین باشه زود عصبی و ناراحت بشه و حساس باشه. طبیعیه کم انرژی باشه شوخی نکنه مغزش درست کار نکنه. انتظاراتش براورده نشده. درحد پنجاه درصد. بش گفنم اوووووه پنجاه درصد خیلی زیاده. ولی میدونم که کمه. نمیتونم ببینمش نمیتونم کنارش باشم، و حتی نمیتونم خیلی تلفنی باش حرف بزنم. پس به همه اینا دلتنگی و کم طاقتی رو هم اضافه کن.

خب. حالا من چیکار کنم؟؟؟ بحث جدی نمیکنم‌. گیر نمیدم. بیخودی حرفای مثبت دوزاری نمیزنم. انتقاد نمیکنم، ایراد نمیگیرم، سرزنش نمیکنم. از نگرانی ها و ناراحتی های خودم کمتر میگم. سعی میکنم آروم باشم، بذارم حرف بزنه، غر بزنه، شوخی میکنم، میگم که هستم باهاش، محبت میکنم، جوک میفرستم، وسط روز یهویی پیام میدم که "عاشقتم"، خبرای خوب و اتفاقای کوچیک بامزه رو براش تعریف میکنم. از اینده خوش میگم.... نمیدونم دیگه چیکار کنم. چیکار کنم ؟

اینا، همه این موقعیتا، تجربه های اول منه. تجربه های اول رابطه مون.


برچسب‌ها: قلم امروز

یک پدرانه...
ما را در سایت یک پدرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-these-days بازدید : 58 تاريخ : جمعه 26 اسفند 1401 ساعت: 16:35