Fly me to the moon

In another word please be true in another words i love you

گوش بدیم. قدیمیه

کسی دلش برای چه کسی میسوزد؟ اصلا میسوزد آیا؟ من میگویم که میسوزد. کسانی دلشان برای کسانی میسوزد گاهی. برای کسانی که گریه میکنند، که گرسنه اند، که کثیف اند، که دستشان دراز است، که چشمشان تر است که صورتشان زرد است که به میله های افقی سلول چنگ زده اند که موهای سر و ابرویشان ریخته است که ....دل گاهی میسوزد برای کسی که ساده انگار شده و تمام سرمایه اش به باد رفته. برای کسی که زنش سر زا مرده. برای کسی که چهارسال پشت کنکور بوده. برای کسی که پسر رشیدش نخواسته زنده بماند. برای کسی که عروسی اش را مادر شوهر بهم زده. برای کسی که چهل سال است اجاره نشین است. برای کسی که با زن و سه بچه روی موتور نشسته است. برای کسی که روی خاک عزیزش را صدا میزند. برای کسی که زیر باران چتر ندارد. برای کسی که نمیتواند از خیابان رد بشود. برای کسی که در راه خانه چرت میزند. برای کسی که زیر چشمش کبود است. برای کسی که در جمعیتی زمین میخورد. برای کسی که به یک بشقاب غذای گرم خیره مانده. برای کسی که طلاهای زنش را میفروشد. برای کسی که یک کلیه دارد. برای کسی که زبانش گرفته.

کسی دلش میسوزد برای کسی که دلش سوخته است؟ تو میدانی من هم میدانم که این سوختگی با آنیکی فرق دارد

بوی سوختگی دل ها از هرنوع که باشد بالا رفته است حسابی. شعله را کم کنیم.  اینجور اگر باشد کم کم دلی نمیماند برای سوختن یا سوازندن

بیا من دل بدهم به تو و تو بیا و دل بده به من. اگر چنین کنیم هیچکدام بیدل نخواهیم بود و شاید حتی خدارا چه دیدی خوشدل هم شدیم. من حتی از خدا که پنهان نیست از تو هم پنهان نباشد که چند روزی ست دل داده ام به تو و دلی در سینه نیست. مرا بیدل و منتظر نگذار که میمیرم. یا دلم را پی میگیرم. که البته باید بدانی در آن صورت چروکیده و له شده خواهد بود و دیگر دل نمیشود برایم یا اگر بشود طول میکشد حالا حالاها. پس بیا و تا نمرده ام، تا دلم انجا پیش تو چروکیده نشده است، دلت را قرض بده به این سینه چاک شده ام. التماست را نمیکنم و خداهم شاهد است که به زور نمیشود و نمیخواهم هم که بشود. تو سعی ات را بکن. شاید چیزی دیدی در من. چیزی شاید شبیه آنچه من در تو دیدم. فقط...حواست باشد حالا که دلم پیش توست، نسوزانی اش. مانند داروهای داروخانه نگهداری در دمای زیر۲۵ درجه و دور از دسترس کودکان